پناهجویان قربانی عدالت ستیزی
مشعل مشعل

روز سه شنبه 6 اکتبر سال روان "میدان" در برابر مقر پارلمان دولت شاهی هالند یکبار دیگر شاهد گردهمایی گسترده پناهجویان افغان بود.

شماری از پناهجویان هم میهن ما در پی رویداد های ناگوار سیاسی،امنیتی و اجتماعی پس از سالهای 92 ترسایی مجبور به ترک زادگاه شان گردیدند. آنها کشورهالند را چون مهد دموکراسی و  بهترین گزینه در جهت رعایت حقوق مدنی و قوانین جهانی در پهنه دفاع از حقوق بشر شمرده و با امید پراگنی نسبت به دورنمای پرفروغ زنده گی برای خانواده و کودکان شان،آنجا را برگزیدند؛ بی خبر از آنکه برخلاف تمام خوشبینی های شان، مقامات اداره شهروندی و امور پناهنده گی کشور هالند که در یک بازی رسوای سیاسی با بدنام ترین شبکه های جاسوسی و سالوسان قرن همره گردیده است،نه تنها حقوق آنها را زیر پا نموده و آرزوهای انسانی آنها را به خاک یکسان می نماید، بلکه به پرستیژ کشور شان در سطح جهان لطمه شدید وارد می نمایند.

دشواری پر دامنه گروه بزرگی از نجیب ترین انسانهای میهن ما که تمام زنده گی آگاهانه شان را در خدمت انسان و دفاع از نوامیس،شرف و آزادیهای مردم زحمتکش آن وقف کرده اند،برای عزیز خواننده مشعل مبرهن است. بدون شک از لابلای گزارش های پیشین، هم میهنان گران ارج ما به این داستان پر درد آگاه گردیده اند، که چگونه این عزیزان اکنون به فرمایش افراد خودفروخته که دست شان به اشاره باداران خارجی آنها به خون هزاران انسان بی گناه میهن ما آغشته است،زیر فشار گسترده روحی و معنوی قرار گرفته اند. دشمنان آزمند حاکمیت پرافتخار حزب و دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان با خیره سری در پناه حمایه باداران شان به جای آنکه خود، در دادگاه به  اتهام نقض حقوق بشر و جنایات جنگی پاسخگو باشند،به عقده مندی های شان ادامه داده و حساب های مغرضانه پیشین شان را با آنها تصفیه می دارند.از همینرو نیز شمار بزرگی از زنان،مردان،کودکان و سالمندان در گرو این حقه بازی سیاسی کارگزاران آی.ان.دی و چاکران فرومایه آن قرار داشته و از همه امتیازات قانونی و حقوق پناهنده گی بی بهره گردیده اند.

اگر از گاه شمار گردهمایی های زنجیره یی پناهجویان شامل آرتیکل 1- اف که از 18 جنوری سال پار در همین"میدان" شروع گردید،و بدون شک برای کسانی سرآغاز یک دوره جدید زنده گی پر از امید و آرزو به شمار می رود،بگذریم.

در فاصله میان دو مظاهره رویدادهای فراوانی در صف پناهجویان شامل ماده 1- اف که از سوی آی.ان.دی،به جنگ "صلیبی" فرا خوانده شده و زیر شکنجه قرار دارند،اتفأق افتاد.

اکنون دستگیری و به زندان افگندن پناهجویان خلاف تمام موازین حقوقی و اخلاقی از سوی نیروی ويژه انتظامی،به یک امر عادی مبدل گردیده است.با دریغ چه بسا خانواده ها و کودکانی که ماهها را در اندوه دوری عزیزان شان که در پشت پنجره های زندان های خوفناک«مدافعین(!) حقوق بشر» بسر می برند،و هر آن انتظار آنرا دارند که با کدام پرواز پدر و یا همسر شان را در میان دود و آتش به افغانستان باز می گردانند،و به شیرازه زنده گی مشترک شان نقطه فرجامین را می گذارند.

اما دو حادثه تکان دهنده و غیرانسانی همانند شکنجه گاه های آلمان فاشیستی و دوران تفتیش عقاید(انگیزاسیون) اروپا،بدون شک هر خواننده را تا عمق استخوان به درد خواهد آورد.

نخست اینکه هم میهنی به نام عباس الفی را که پولیس در پیگرد او بود، با آنکه او مریضی پیشرفته قلبی داشت،و امکان تداوی بنابر نداشتن بیمه صحی و حق اقامت قانونی برایش میسر نبود، هنگامی که با روحیه خشن و ضد انسانی دستگیر می کردند،سکته کرده و با زنده گی بدرود گفت.

دوی دیگر،هنگام دستگیری هموطن دیگر ما،همسر حامله او،از ترس دژخیمان کودک پنج ماهه در بطن اش ضایعه گردید. اما پولیسان ددمنش ،به وضع ناهنجار روانی و صحی زن و از دست دادن کودک پنج ماهه اش توجه نکرده و شوهر او را با خود برده و به زندان افگندند.بدون شک شنیدن همچو افسانه یی دردآور نه تنها در روزگار ما و  در عصر تمدن تابو است،بلکه خواندن آن حتا در داستان های وحشتناک و تماشای فلم های همانند هالیود،مشاهده نمی گردد و  از لحاظ اخلاقی مجاز نیست.اما نیروی انتظامی ويژه آی.ان.دی با الهام از جنایات همگنان شان در گوانتانامو،ابوغریب، بگرام و دهها زندان مخفی در سراسر گیتی به انجام همچو کار های فاجعه انگیز با پر رویی مبادرت می ورزند که ننگ شان باد!

اما با وصف  یاددهانی از دو رویداد تکاندهنده و دلخراش تلاشهایی نیز به نفع پناهجویان شامل آرتیکل 1- اف از سوی شهروندان انساندوست هالند و بنیادهای مدافع حقوق بشر هالندی انجام یافته است.

امروز کارزار گسترده احتجاج به گزارش خودساخته و خود بافته وزارت امور خارجه که به آیات منزل آی.ان.دی مبدل گردیده است،در سراسر هالند مشاهده می گردد.صدها و هزاران انسان هالندی درد پناهجویان هم میهن ما را، درد خویش پنداشته و آواز اعتراض شانرا با صدای پناهجویان افغان گره زده اند.از همینرو هم است که شمار زیاد دادگاهها و دادوران هالندی در نتیجه درک واقعی از بهتان و تهمت های ناسفته،مغرضانه و  غیرواقعبینانه آی.ان.دی،در پی پژوهش های مستند،دوسیه های پناهجویان را با پاسخ مثبت پایان بخشیدند.این موقف اصولی و دادرسانه دادگاه ها،خشم مقامات آی.ان.دی را برانگیخت و آنها چاره یی جز فرجام خواهی،مراجعه به دادگاه امور اداری* و  تکیه زدن به هم کیشان رسوای شان نیافتند.

شماری از وکلای مدافع پس از بازخوانی و دقت موشگافانه به اتهامات واهی و پژوهش های مختلف از منابع متعدد،به دفاع از حقوق برباد رفته پناهجویان گردیده و پس از آنکه در دادگاهها، پیروزی نصیب آنها گردید،امید و انتظار آنرا داشتند تا دادگاه امور اداری همچنان به واقعیت های عینی سر گذاشته و آی.ان.دی کفاره تمام گناهان نابخشودنی اش نسبت به صدها کودک و کهنسال،زن و مرد که از سالهای دراز با تراژیدی اسفناک در اردوگاه های پناهجویان بسر می برند،بپردازد.اما بی خبر از آنکه فشارهای سیاسی و اما و اگر های که پیامدهای سرنهادن به قانون و داد خواهی را به دنبال می توانست داشته باشد،آنها همچنان جانب آی.ان.دی را گرفته و بر پاکیزه گی جایگاه و موقف مسلکی شان پرسش بزرگی را ایجاد و بر آن ضربه شدید وارد آوردند.

با نگاه بر همین پروسه پر تب و تاب هم پناهجویان و وکلای مدافع شان که پیروزی حق بر باطل را امر حتمی می دانستند،قرار بر آن گذاشتند تا در روز بررسی این موضوع در برابر Raad van State گردهم هم آمده و اینبار نه مانند مظاهرات پیشین با سر دادن شعار هایی عدالت خواهانه و پایان بخشیدن به شکنجه روانی پناهجویان،بلکه با یاددهانی از حقوق مدنی،حق ادامه درس برای فرزندان،حق بیمه صحی،حق کار،حق زنده گی آبرومند و  سرانجام حق داشتن مدرک قانونی سفر و روادید اقامت در هالند را مطرح و به دادخواهی شان ادامه دهند.

اما با دریغ که آنها یک بار دیگر در برابر یک فیصله سیاسی از سوی دادگاه نامنهاد اداری قرار گرفته و آرزوها و امیدهای انسانی و قانونی آنها قربانی بازی نا متعادل و سیاه آی.ان.دی گردید.دادگاه نه در روز موعود،بلکه پیشتر از وقت برنامه ریزی شده آخرین میخ را بر تابوت عدالت در هالند کوبید.دادگاه به تمام اسناد و شواهد از سوی دادگاه های شهری،کمیساریای عالی ملل متحد در امور پناهجویان،سازمان عفو بین الملل،سازمانهای دفاع از حقوق بشر و سایر نهاد های هواخواه قانونیت و عدالت را پشت پا زده و همان منبع سیاه و سخنان همان کفن کشان خود فروخته را مورد تأیید قرار داد.

در همچو حالتی که گویی بالای شعله فروزان،آب سرد را ریخته باشی،باید پناهجویان از میان دنیایی از ناامیدی و عدالت ستیزی مدافعین به اصطلاح حقوق بشر سر بلند کرده و یکبار دیگر به دفاع از حقوق حقه شان که در کنوانسیون ژنیو 1952 تسجیل یافته است،می پرداختند.

و اما پیرامون مظاهره:  

مظاهره کننده گان که از گوشه های دور و نزدیک هالند سرساعت 12 چاشت به "میدان" در برابر پارلمان هالند که اکنون به پایگاه همیشه گی آنها در بلند کردن خواست های برحق شان مبدل شده است،آرام آرام گردهم آمده بودند،با افکار مشوش و خاطر ناآرام،نه برای بی سرنوشتی شان،مگر برای نقض قوانین و فرمایشی بودن تصامیم عالی ترین ارگان های دادرسانی هالند چهره می نمایاندند،احساس همدردی نه تنها اگاهان از رنج و مشقأت شانرا،بلکه هر رهگذر را بر می انگیخت. با آنکه هر کدام آنها در کوره مقاومت،پایمردی و ایستاده گی نسبت به مظالم و بی مبالاتی کارگزاران توطئه رسوا و غیر مسوولانه نفرین شده گان تاریخ،آبدیده شده اند،اما پنداشت آنرا نداشتند که با همچو بی قانونی مشهود از سوی عالی ترین ارگان قضایی کشور مواجه گردند.

اما با آنهم روحیه مبارزه و دادخواهی نسبت به سرنوشت شمار زیاد انسانهای بیگناه،آنها را به هم نزدیک و نزدیکتر ساخته و صف آنها روز تا روز فشرده تر می گردد.

اکنون اشتراک در مظاهره و دفاع از خواست های انسانی پناهجویان، برای بسیاری ها حکم وجدان را دارد.برای آنها نه تنگدستی اقتصادی،نه بی خانه گی،نه مریضی و نه هم باران و باد شدید دیگر مانعی برای سهم گیری فعال و گسترده در مظاهرات نمی گردد.چه چیزی می تواند تکاندهنده تر از آن باشد که بعضی ها که سرپناهی ندارند،با کوله بار غربت در پشت و شماری هم که از ترس دستگیری و به زندان افگندن در هر جایی مخفی اند،با همان بکس کالای شان در "میدان" جمع شده و فریادهای عدالت طلبانه شانرا سر می دهند.خالی از تصور نخواهد بود که کسانی هم در همین میان"فریاد" های عزیزان شان را به یاد آورده و به امید روز پیروزی و بدست آوردن خواست بزرگ شان، در آن رویا غرق هستند،که پیروزی به کام شان باد!.

به گزارش روزنامه نگار مشعل در آن روز بارانی و آسمان مه آلود و تیره که گویی از بالا کسی آب پاشی می کند،مظاهره کنند ه گان جوقه جوقه به "میدان" می آمدند.کسانی شعار هایی را که به زبان هالندی و فارسی در پارچه های تکه نوشته بودند،در جا هایی آویزان می کردند،بعضی هم پلاکارت هایی را که در آن تصاویری از زنده گی رقتبار کودکان و نوجوانان پناهجو ترسیم گردیده بود،به دوستان بخش می کردند.گروهی هم با همان شعارهایی که در پارچه های کاغذی رنگه از سوی آقای صمد راحم برومند آماده گردیده بود و توسط آقای ابراهیم سهار یکی از اعضای کمیسیون تدارک مظاهره چیان به "میدان"انتقال یافته بود،در"میدان" ایستاده و بیشتر از آنکه خود را از باران در امان نگهدارند،شعارهای شان را توجه داشتند،تا متن و محتوی آنرا رهگذران و نماینده گان حکومتی،کشوری و پارلمانی که در رفت و آمد بودند،به خوانش گیرند و به ژرفای تراژیدی پناهجویان افغان در هالند پی ببرند.زیرا پخش جریان مظاهرات آنها در رسانه های گروهی هالند قدغن می باشد.

گفتنی است که بلاگردان گردهمایی، همانند دفعه های پیشین آقای صدیق وفا معاون اول اتحادیه انجمن های افغانها در هالند بود.او در بخشی از سخنانش چنین گفت:(( هموطنان گرانقدر، دوستان وعزيزان من! همه گان ميدانيد که دليل وبرهان تجمع وميتنگ ما چيست؟ ما در اينجا بخاطر دفاع از منافع صنفی وحقوقی کسانی گردهم آمده ايم که آنان در حقيقت قربانيان بازی های سياسی ميباشند، بلی، اداره شهروندی ومهاجرت هالند هنوزهم نمی خواهد حقيقت مسلم پناهجوی افغان را درک کنند، اينان برخورد سياسی را ادامه داده وهيچگاهی خود را مکلف به اجرای حقوقی قضيه نمی دانند، آنان به استناد گزارش 29 فبروری 2000 وزارت خارجه اين کشور که از آن بيشتر از دهسال ميگذرد واگر مقاوله حقوقی هم باشد به پايان خود رسيده است، اتکاء نموده وهمه تصاميم مثبت محاکم ومراجع بين المللی مانند UHCR و نامه های سفارشی وحمايتی پارلمان افغانستان وساير مراجع را رد مينمايند، دوستان من توجه شما را به يک مطلب حايز اهميت جلب می کنم: درسالهای اخير بويژه در ارتباط نقض حقوق بشر از جانب کشور ها بويژه ايالات متحده ومتحدين اروپايی آن در عراق وافغانستان وتلفات بی حد وحصر افراد غير نظامی چندين گزارش نه تنها از جانب سازمان عفو بين الملل بلکه از جانب بسا نهاد های ذيصلاح جهانی بشمول وزارت های خارجه کشور های گوناگون در سطح جهان صادر شده ودر هريک آن ناقضان حقوق بشر با دلايل موجه نشانی شده است، اما سوال در اينجاست که چرا تنها گزارش وزارت خارجه هالند، انهم با اتمسفير دهسال قبل ايستايی خود را حفظ ميکند ومنحيث آيه تخطی ناپذير در برابر قشر مظلوم وآواره افغانستان استعمال ميشود ودر مقابل صد ها گزارش ديگر که در آن منافع مجريان امور درخطر است مورد توجه قرار نمی گيرد، آيا اين خود نقض حقوق کسانی نيست که به دليل جنگ، تعقيب سياسی ومسايل نژادی ومخالفتهای سياسی کشور شانرا ترک کرده اند و مطابق روحيه کنوانسيون 1951 ژنيو پناهگزين شده اند؟ به يقين که چنين است، روی همين برهان ما ناگزير هستيم به مقاومت قانونی وحقوقی خويش ادامه دهيم وحقايق را روشن سازيم، شرکت فعال در مظاهره وتدابير ديگر سياسی وحقوقی دين ماست وآنرا ادامه خواهيم داد.))

مظاهره در میان شور و هلهله و تجدید پیمان بخاطر ادامه مبارزه حق طلبانه و حتا نافرمانی های مدنی برای تحقق حق و عدالت با همراهی شعار های مژده دخترک با هوش و با جرأت که با زبان شیرین کودکانه اش حق پدر و حق خودش را برای پدر داشتن،بیان می کرد،ساعت 5 شام پایان یافت،و مظاهره چیان تا گردهمایی دیگر و ملاقات بعدی از هم جدا شدند.

* Raad van State (اداره مشورتی دولتی)نام ارگان غیروابسته رایزنی حقوقی برای جکومت در پهنه قانون گزاری می باشد.به عباره دیگر عالی ترین ارگان حقوقی غیروابسته در کنار مجلس سنا،دیوان محاسبات و  دیوان بررسی و تفتیش دولتی می باشد.دادگاه امور اداری یا محکمه استیناف یکی از ارگان های اساسی این بنیاد را تشکیل می دهد.

 

برگرفته از شماره هشتم سال هفتم ماهنامه مشعل


December 14th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها